شهیدانه
🔹در حال ورزش و نرمش صبحگاهی بودیم یکی از بسیجیها مرتب از جمع عقب میماند به دستور ماشاءالله که کنارمان رسید ایستادیم خودش را به آن بسیجی رساند از دور میدیدمش بعد از اینکه کمی با بسیجی گفتگو کرد روی زمین نشست و پوتینهایش را بیرون آورد چند لحظه بعد بسیجی که پوتینهای ماشاءالله را به پا کرده بود پا به پای دیگر بچههای گردان شروع به دویدن کرد دیگر عقب هم نمیماند.
🔸خودم را به ماشاءالله که با پای برهنه میدوید رساندم و پرسیدم جریان پوتینها چی بود گفت چیز مهمی نبود وقتی اصرار کردم گفت پوتینهای این برادر بسیجی پاره و غیر قابل استفاده شده بود نمیتوانست با آنها بدود متعجب گفتم اینجوری که پای خودت زخمی میشود گفت اگر نتوانم از یک جفت کفش بگذرم و آن را هدیه کنم چطور از خودم میتوانم بگذرم.
💢راوی آقای غلامرضا محسن بیگی…
#شهید_ماشاءالله_رشیدی